شیشه عینک پلاستیکی می گفتم بده ،چرا ؟ فوری خش می گیره،قضیه رو مفصل تو پست عینک نوشته بودم یادتونه ؟ خلاصه دوباره رفتم عینک فروشی البرز ،وحید خان نبود ،شاگرد مغازه تایید کردند که خش برداشته !! و هیچ کاریش هم نمیشه کرد گفتم شیشه بندازین ،قرار شد فردا تحویل بدهند ،عصری زنگ زد که نمیشه ،این قاب شیشه بر نمی داره!خب چیکار کنم ؟
همگی بگین : " مرگ بر پالاستیک"
خلاصه گفتیم جهنم هزینه ،یه عینک دیگه بخرم ،یه قاب عینک در یکی از مغازه های همون راسته عینک فروشها نظرمو جلب کرد ،ما هم ریسمون گزیده بودیم اولش از شیشه پرسیدیم فرمودند بله حتما میشه.
ما هم عینک کذایی رو نشون دادیم و گفتیم کو ؟ کو ؟ اینطوری میشه ؟ فرمودند این آتی ش رفته!!
گارانتی دارند ببرید همونجایی که گرفتید عوض می کنند.رفتم پیش و حیدخان ایندفعه خودش مغازه بود هیچی نگفتم عینک رو دادم بهش ،نگاه کرد و به شاگردش گفت واسه آقا انتی سخت بنویس بدون اخذ وجه !
انگاری چقدر لنز چینی تو بازار هست که شانسی سالم در می اد ،اسمش رو گذاشتند با گارانتی ،حالا موندم اون ۲ تا مغازه ای که مشتری قدیمی شون بودم چرا به من نگفتند شیشه گارانتی دار هم هست؟
3 نظرات:
يه چيز ديگه :::: اينجا ايران هست مهندس
گارانتي كيلويي چنده؟
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااامي به زيبايي صبح روز زمستاني
خوبيد شما؟ الهي شكر
.
مهنديس؟! نمي دونم چرا ماها اينقدر زياده خواه شديم! نگفته كه نگفته !!!! لابد صلاحي توش بوده! قرار نيست كه هميشه مشتري "بود" باشه بيچاره فروشنده چه گناهي كرده؟
چرا عادت کردیم همش میگیم : بابا بیخیال اینجا ایرانه ها!
چقدر استفاده می کنیم از این جمله!؟
تقصیر ما نیست که به این جمله واقعیت بخشیدیم؟
ارسال یک نظر