
لوكيشن : يه خونه مرفه بي درد!!
سناريو :
خانوم مرفه دومي : شما تو كانون چي ميخورين اينقدر توپول مپول مي شين؟
بچه مرفه (با لپ هاي پف كرده ) : ما تو كانون آناناس،آواكادو،بره درسته و .......مي خوريم.
زر زر زرينگ زر زر زرينگ نه اين صداي زنگ تلفن كارمندي بود!
اين يكي بهتره : يه ملودي از موتسارت تو گوشي پاناسونيك با صفحه رنگي.
خانوم مرفه اولي (مامان بچه مرفه ) : تپولم بيا مامان، پشتيبانته.
بچه مرفه در حال پشتيباني با تلفن.
خانوم مرفه دومي (با قيافه اي مثل اينكه مريخي ديده ) : پشتيبان چي چي است؟ (با لهجه اصفهوني بهتر در مي آد.)
خانوم مرفه اولي (مامان بچه مرفه ) : اره توپولم تو كانون پشتيبان داره.
نتايج :
نتيجه اخلاقي :
1. كانون بهتر از آموزش و پرورش است!!
نتايج حكومتي :
2. تحويل وزارت فوق به كانون در راس كار دولت قرار گيرد.
3. وزارت فوق به وزارت قلم چي تغيير نام يابد.
نتايج اقتصادي :
4. يك اپراتور همراه اختصاصي،مثلا " قلم سل" در راستاي پشتيباني تپولي ها ايجاد شود.
5. كارخانه اي براي توليد گوشي هاي همراه با مارك "قلم كيا" براي استفاده از امكانات اپراتور همراه" قلم سل" راه اندازي شود.
4 نظرات:
خیلی پست خوبی بود.
این مدارک و سوابق علمیتو تازه دیدم. مشعوف شدم بابا تو دیگه کی هستی، دست کردانو از پشت بستی
به صورت ملیحی خندیدیم!
البته در راستای با سواد کردن بچه های مردم! هر قدمی که برداشته شود مایه بسی افتخار میباشد.
ما هم که حسود نیستیم خوی قلم سل و قلم کیا و... شاید یه سهمیه ای داشته باشیم این وسط!!!!
پاسخ کوبندهی نظر توهین آمیزی که در وبلاگم گذاشتی همانجا و در همان محل منتشر شد تا عبرتی باشد برای سایرین...
ارسال یک نظر