بازهم مديريت غير اصولي!

سخت تر از نوشتن ماجرا ، انتخاب عنوان موضوع است :


گزارش لحظه به لحظه ،از يك اتفاق از پيش تعيين نشده ولي معلوم


گزارشگر: مخلص ماركز


گفتم ما هم سوار اين بي آر تي ها شيم،سريعتر برسيم،دروازه ايستگاه جديد BRT ،خيل مرد و زن كنار نرده ها ايستاده بودند: ۱۵:۱۵   



سخت تر از نوشتن ماجرا ، انتخاب عنوان موضوع است :


گزارش لحظه به لحظه ،از يك اتفاق از پيش تعيين نشده ولي معلوم


گزارشگر: مخلص ماركز


گفتم ما هم سوار اين بي آر تي ها شيم،سريعتر برسيم،دروازه ايستگاه جديد BRT ،خيل مرد و زن كنار نرده ها ايستاده بودند: ۱۵:۱۵   



من هم با تعجب ايستادم ،چرا ؟ اونور ايستگاه داشت :



 اينور نه:



دو سه تا اتوبوس ویژژژژ از مقابل خیل منتظران، بی توجه به داد ، هوار و ایما ، اشاره مردم :آی اوغلان ساخلا رفتند، فهميديم كه ايستگاه اون بالاتره، يه پيره زن پريد جلوی یه BRT ،راننده  مجبور شد وايسته  : ننه بازاردي؟ و  ماهم سوار شديم ! 15:32


خلاصه رفتيم و رفتيم و رفتيم ، كلاغه به خونه اش نرسيد! نه ،يعني رسيديم به نزديكهاي كوي اطبا،راننده خرت، خرت ،خرت  ترمز دستي رو كشيد وگفت راه بسته است!!!  15:41  


من هم بهمراه ديگر مسافرهاي BRT ،هاج و واج موندیم، مگه تو جاده قديم شيبلي يا گردنه حيران هستيم كه راه بسته است؟!! 



اونی که جلوي BRT ایستاده ،راننده ما است در حال كارشناسي از راه دور،دقت كنيد در سمت ماشين رو كه يكطرفه مي باشد،يك BRT در عين جسارت با دنده معكوس خيابان يكطرفه را خلاف ، با فحش و ناسزا به رانندگان مسير مي پيمايد،يادم رفت اونجا هم يه BRT به يه 206 زده و يا برعكس و خر بيار و باقالي باركن. 



با در گل ماندن BRT خلافكار در برابر سيل خودروهاي سمت ديگر خيابان و راهنمايي گشت مربوطه، BRT مجبور به دنده عقب مي شود،و توسط كارشناسان راهنمايي و رانندگي مردمي و گشت عصباني مربوطه، BRT خلافكار قصد عبور از بريدگي موجود را دارد:



من نه پايه يك دارم،نه كارشناس راهنمايي و رانندگي ام ، نه مربي آموزشگاه رانندگي ولي مشخص بود که يه اتوبوس در آن محل و از آن بريدگي نمي تواند عبور نمايد :



اون قضيه گاو وخمره رو مي دونيد :


سر گاوي مي ره تو يه خمره گرانقيمت،هر كاري مي كنند سرش در نمياد،چيكار كنيم چيكار نكنيم،خمره رو مي شكنند،باز هم سر گاو در نمي آد، ناچارا سر گاو رو مي برند !!!


اين BRT خلافكار ،خلاف مسير حركت كرده،دنده عقب اومده،مسير رو براي وارد شدن به لاين !! BRT  بند آورده و مردم هم كه غلغله :



15:50 به 110 زنگ زدم ،مامور مربوطه :بعـــــــــله،زنگ زدند،مامور فرستاديم،تا 110 بياد يه جوك بگم حوصله تون سر نره (جوك تصويري)این بلیط خور الکترونیکی خط واحد است:



به تاريخ و ساعت  دقت كنيد : 01:33 - 03/01/2008 تاريخ و ساعت درست اون روز و اون لحظه : 15:56 28/07/1387، آهان 110 اومد،


 



 16:10 اللهم صل علی محمد و آل محمد ،بالاخره 110 اومد،به BRT شكر خدا چيزي نشده بود،اون 206 هم با 400 تومن رديف مي شد،حساب كنيد فاصله ماه تا كره مريخ را!!!!


اينهم صف اتوبوسهاي مانده در پشت صحنه تصادف :



خبرنگار واحد مرکزی وبلاگ - تبریز- مقابل کوی اطبا -مسیر ویژه بی آر تی


گزارش لحظه به لحظه ،از يك اتفاق از پيش تعيين نشده ولي معلوم،چرا چون مديريت ، شهري و ترافيكي با هم هیچ سنخیتی ندارند!!







آقا چقدر فامیل و دوست و اشنا رو که ندیده بودیم،بعد مدتها،باعث شد تجدید دیداری با عزیزان داشته باشیم،بگین بی ار تی بده!!

3 نظرات:

سحر گفت...

چیزی که واسم جالب تر از این موضوع بود نگاه طنز آلود و نوع نوشتن بود ...

امین (روزنامه نگاری از تبریز _آذرقلم ) گفت...

سلام .
روایت گویا و شیوایی بود . ممنون که با خبرم کردی .
امیدوارم همه ما مقید به رعایت قانون باشیم . ای کاش همه فرهنگ شهروندی را همه جا و در هر حال رعایت کنیم . به خدا این شهر نه مال من است و نه مال تو و نه مال شهردار . مال همه ماست . خانه همه ماست . چرا هیچ احساس تعلق نمی کنیم ؟

پیمان گفت...

سلام و خداقوت.
چرا همیشه باید شهروندان قانون رو رعایت کنند.
آدمک های شهر یه جوری شدند که شهروند در مورد شهرش حتا برای سرگرمی هم نمی تونه اظهار نظر کنه. به هرحال این طرح خیلی طرح خوبی است و مفید البته بستر سازی نشده بود و یک دفعه شروع کردند و گفتند برید کنار ما که رفتیم!!!!!!!!
ممنونم در مورد مطالب جالب . الحق شهروند مفیدی برای شهر هستید البته.....

ارسال یک نظر