عشق به شيوه مارمولك

در صفحه يك از شماره 312 خبرنامه‌ي مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع كشور، حكايتي پندآموز از رخدادي عجيب درج شده كه حتا اگر اغراق‌آميز و نامحتمل هم باشد، حاوي پيام و زنهار ارزشمندي به آدميان است.
    ماجرا از اين قرار بود كه يكي از شهروندان ژاپني پس از ديدن ميخي كه بر بدن يك مارمولك فرورفته سخت حيرت‌زده و ناراحت مي‌شود. او بعد از آنكه تصميم به تخريب ديوار قديمي منزل و بازسازي آن كرده بود، اين مارمولك دردمند را بر سينه‌ي ديوار مي‌بيند و بسيار حيرت مي‌كند! چرا كه چندين سال از زدن آن ميخ به ديوار مي‌گذشت و در تمام اين زمان طولاني، جاندار بي‌گناه نه‌تنها اين درد را تحمل كرده بود، بلكه همچنان زنده مانده و مرگ را به چالش كشيده بود! امّا چگونه؟! مگر مي‌شود مارمولكي كه حركت نمي‌كند و اسير شده است، بتواند غذاي مورد نيازش را براي 10 سال تأمين سازد. آن ژاپني نيز، كارش را تعطيل كرده و غرق در حيرت به مشاهده‌ي مارمولك و كشف راز ماندگاري‌ و بقايش مي‌پردازد كه ناگهان صحنه‌ي شگفت‌انگيز ديگري را مي‌بيند! او مارمولك ديگري را مشاهده مي‌كند كه با دهاني پر از غذا به مارمولك اسير نزديك شده و بدين‌ترتيب او را تغذيه مي‌كرده است!
   آن مرد با خود مي‌گويد: «اگر موجود به اين كوچكي مي‌تواند عشق به اين بزرگي را با خود حمل كرده و بپروراند و سال‌ها، ايثارگرانه عشقش را نثار يك هم‌نوع كند، ما انسان‌ها از چه ظرفيت بزرگي براي مهرورزي و نيكوخصالي برخوردار هستيم و تا چه حد مي‌توانيم عاشق باشيم».


 

2 نظرات:

cs101000 گفت...

به به! به به!
می بینم که پست های عشقولانه هم می دید.

فائزه گفت...

مر30 که اومدی!

جلوی لینک من چی نوشتی ؟

نتونستم بخونم راستی چیو نگیم نگفتی ؟

ارسال یک نظر